لکنت زبان
الهی مادر به قربون جفتتون بره. دارم دیوونه می شم. از روز 5 شنبه که اربعین بود امیر علی بطور کاملا ناگهانی با لکنت شروع به حرف زدن کرد. وقتی که می خواد چیزی رو بگیره و یا حرف بزنه لکنتش خیلی زیاده. توی این دو روز تعطیلی خیلی نگرانت بودم. امروز صبح با همکارهای گفتار درمان و روانشناس و ... صحبت کردم و همه گفتند که اصلا نگرانت نباشم. این لکنت نیست و ناروایی گفتار، اصلا به حرف زدنت توجه نکنم و حتی کمکت نکنم که درست حرف بزنی فقط با حوصله اجازه بدم که جمله ات رو تموم بکنی. بخدا مادر خانمی داره دیوونه میشه. بعضی وقتها فکر می کنم چشمت زدن آخه هرجایی که می ریم فوری بهت می گم امیر علی شعر انار رو بخون، مشتلی جوجه رو بخون و تو هم هرچی شعر بلدی می خونی. خ...