امير علي و امير حسينامير علي و امير حسين، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 16 روز سن داره
حسنا خانمحسنا خانم، تا این لحظه: 10 سال و 1 ماه و 8 روز سن داره

نامه هايي براي ماندگاري

می خوام بمیرم

1391/9/25 11:41
نویسنده : مادر خانومي
390 بازدید
اشتراک گذاری

جدیدا امیر علی خیلی شیرین زبون شده و همه چیز رو دقیقا بیان می کنه. ظهر از سرکار رفتم خونه امیر حسین اومده بغلم میگه مامان خسته نباشی بوسش می کنم میگم مرسی عزیزم داداشی کجاست میگه اونجا (با دست توی اتاق روی تخت رو نشون می ده) با همون کیف روی شونم و لباسها اداری ام می رم طرف امیر علی، سرش رو کرده توی متکا دست می برم بغلش می گیرم و می گم مادر خانمی قربونت بره بیا یه بوس خوشمزه بده مامان، چشمهاش رو غمناک می گیره و میگه ولم کن می خوام برم بمیرم. برق سه فاز از سرم می پره می گم خدا نکنه مادر خانمی بمیره این حرف بد بدا روز نزن، کی بهت این حرف رو زده؟ میگه خودم گفتم. تا شب حالم گرفته بود و دائم مواظبش بودم.

امیر حسین خیلی امیر علی رو اذیت می کنه همه آجر چینی هاش رو خراب می کنه و بعدش هم که امیر علی جیغ می زنه هولش می ده رو زمین و خودش میفته روش. موهاش رو هم می کشه. دارم دیوونه می شم از دست دو تاشون.

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

ساحل
5 خرداد 92 8:37
مادر خانمی همیشه زنده باشی و انشالله پسرای گلت باعث افتخارت بشن...مطمئنن که همینه.