امير علي و امير حسينامير علي و امير حسين، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 16 روز سن داره
حسنا خانمحسنا خانم، تا این لحظه: 10 سال و 1 ماه و 8 روز سن داره

نامه هايي براي ماندگاري

جدایی کامل

1392/5/12 9:21
نویسنده : مادر خانومي
381 بازدید
اشتراک گذاری

گل پسرهای مامان حسابی بزرگ شدید. توی این مدتی که تختخواب هاتون رو انتقال داده بودم اتاق خودتون فقط ظهرها اونجا می خوابیدید. شبها باز هم کنار ما می خوابیدید. شب جمعه خاله مهوش افطار المونین داده بود و همه اونجا بودیم. من با خاله مهرنوش و زندایی در مورد جدا کردن اتاقتون صحبت کردم و حسابی قربون صدقه ات رو رفتم که خودتون تنهایی توی اتاق می خوابید. شب که بر گشتیم خونه خودمون که آقای پدر باز هم به جونمون غر زد که چرا دیر پا شدیم و حساب حالمون رو گفت، شما دوتاییتون رفتید و توی اتاق خودتون خوابیدید. آقای پدر دوباره منفی بافی رو شروع کرد که امشب گریه می کنند، بهونه می گیرند، دارم بهت می گم من از خواب بیدار نمی شم و مامانی هم اصلا جوابش رو نداد، چون باهاش قهر بودم. اون شب رو تا صبح واسه خودتون خوابیدید بدون اینکه از خواب بیدار بشید و یا بهونه بگیرید، تازه تا ساعت 10 صبح هم خواب بودید. دوباره آقای پدر اومد منت کشی. صبح با همدیگه موکت شستیم توی حیاط  و حسابی اب بازی کردید. عصر با هم رفتیم خونه عمه جون لیلا و با هم رفتیم پارک کیو و شما حسابی بازی کردید. امیر حسین توی ماشین گردون چرتش گرفته بود. شب هم طبق خواسته شما دو تا وروجک پیتزا خوردیم(مهمون عمه لیلا بودیم). اونشب هم دوباره توی اتاق خودتون خوابیدید. امیر حسین کمی بهانه گیر کرد ولی بالاخره خوابید. الهی قربونتون برم که دیگه حسابی مستقل شدید.

امیر علی به حشره می گه "پشره" یه کلمه ساخته از ترکیب پشه و حشره. عصبانی که می شه میگه اسغفراله ربی و اتوب الیه. دو تاییتون سوره کوثر و توحید رو می خونید. صلوات هم بلدید بفرستید.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامان تارا و باربد
12 مرداد 92 11:18
مستقل شدنشون مبارک به امید موفقیت های بزرگ پیتزا هم نوش جونشون طاعات و عبادتتون قبول