کاش زمان ثابت بماند
عزیزای دل مامان
روزها می گذرند شما بزرگتر می شوید و من پیرتر، زمانی آرزو داشتم که زمان زودتر بگذرد و شما بزرگ شوید اما این روزها آرزو می کنم کاش می شد زمان را ثابت نگه داشت و شما با همه شیطنت هایتان در همین اندازه ثابت می ماندید. روز پنج شنبه یعد از کلاس ژیمناستیک بچه ها رفتم قبرستون. بین راه حسنا میگه مامان یه شرطی داره ما هم باهات بیایم!!!!! شرطش اینه وقتی می ریم اونجا فقط صلوات بخونی دیگه گریه نکنی. می دونم که گریه های روزها و شبهام خیلی روی روحیه تون تاثیر می زاره اما چکار باید بکنم، دل منم طاقت این همه غصه رو نداره و باید جایی خودم رو تخلیه کنم.
وقتی حسنا خانم دوچرخه بچه رو ازش میگیره و بعد بهش اجازه میشه بشینه پشت دوچرخه
برادرانه هایتان پایدار
یه روز خوب ، آب بازی پارک گل سرخ 13/5/1396
خواب حسنا خانم توی ماشین
اختراع ناخن مصنوعی توسط حسنا خانم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی