دهان خسته
امیر حسین عزیزم دیگه کاملا به دستشویی رفتن مسلط شده و اصلا دیگه خودش رو خیس نمی کنه با اینکه برای احتیاط وقتی مهمونی میرم پوشک براش می بندم اما وسط بازی میاد میگه مامان جیش دارم. الهی مادر به قربونت بره عزیزم که اینقدر آقای شدی.
امیر علی همچنان با خودش درگیره و اصلا نمی خواد از پوشک جدا بشه. لکنت امیر علی روزبروز داره بیشتر می شه. دیشب بهش می گم واسه مامان قصه بگو، نمی تونه درست حرف بزنه، می گه دهنم خسته است سنگینه. به خدا مادر خانمی داره دیوونه می شه امیر علی. تو رو خدا درست حرف بزن. آخه من چکار باید بکنم.
این دیوار دستشویی خونه است که امیر حسین واسه هر بار دستشویی رفتن یه برچسب زده
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی