بدشانسي
يه مشكل جديد پيدا كردم. اصلا نه مي تونم راه برم نه مي تونم بشينم. درد شديد در ناحيه لگن دارم. دكتر گفت كه يه كيست كه بايد تخليه بشه، اما من واسه تو مي ترسم عزيزم كه بيهوشي بگيرم. خيلي داري مادر خانمي رو اذيت مي كني. روز چهار شنبه است و هيچ دكتري نيست. رفتم بيمارستان توحيد. دكتر فريد گفت كه من بدون بيهوشي با بي حسي موضعي برات كيست رو تخليه مي كنم. خيلي درد داشت ولي خيالم ا بابت تو راحت بود. آنتي بيوتيك زيادي برام نوشت ولي من ترسيدم بازم به خاطر تو استفاده بكنم و اين بود كه دوباره كيست عود كرد. پنج شنبه شب ساعت 12 شب با بابا و مامان جوني رفتيم در خونه دكتر فريد و اونو آورديم بيمارستان. باز هم مثل ديروز تخليه كيست و اينبار بستري شدم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی