امير علي و امير حسينامير علي و امير حسين، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 15 روز سن داره
حسنا خانمحسنا خانم، تا این لحظه: 10 سال و 1 ماه و 7 روز سن داره

نامه هايي براي ماندگاري

این روزهای ما

1392/6/31 12:40
نویسنده : مادر خانومي
355 بازدید
اشتراک گذاری

دیروز هر چی نوشتم پرید. یه عالمه شده بود، واسه همین دیگه حوصله نوشتن نداشتم.

جونم براتون بگه شیطون بلاهای مامان توی این مدت اتفاقات زیادی افتاد چون اینترنت دائم قطع بود نمی تونستم بنویسم.

اول اینکه شوهر خاله پری حسابی مریضه و من خیلی نگرانش هستم. از بس که سیگار کشیده ریه هاش مشکل پیدا کردن. شما هم که تا چیزی می بینید شبیه سیگار فوری دستتون می گیرید و آتیش می کشید هر وقت هم بهتون می گم کار بدیه دو تایی می گید یعنی عمو محمود و ... بد هستند؟؟؟؟؟؟؟؟؟

دوم اینکه بالاخره کار خان دایی مهدی درست شد و شروع بکار کرد. مامان جونی حسابی خوشحاله. از همین جا دستهای مامان جونی رو می بوسم که ما 7 تا رو به جایی رسوند و هر کدوممون واسه خودمون کاره ای شدیم و به قول معروف دستمون توی جیب خودمون رفت. کاش بابا حجت هم بود و این روزها رو می دید. وقتی که بابا حجت رفت فقط خاله مهوش و خاله پری سر و سامون گرفته بودند و بقیه در تکاپو وتلاش بودیم. خدایا شکر که به ما کمک کردی که بتوانیم افرادی توانمند باشیم.

حسابی شیطون شدید. خرابکاری زیاد می کنید. مامان عصبانی می شه. این روزها زیاد حوصله ندارم، دائم خوابم میاد، آخه قراره یه نی نی کوچولو وارد زندگیمون بشه. اگه این هم مثل قبلی نیومده ترکمون نکنه. تا خدا چه خواهد.

توی این مدت مامان حسابی درگیر کارهای اداره بود و حتی بعضی وقتها ساعت 9 شب می اومدم خونه و شما هم بهترین لحظات رو سپری می کردید، چون در کنار گلسا و گلنوش و زن دایی بهتون خوش می گذشت. مامان جونی می گه حالا که می خواهید برید خونتون منم باهاتون بیام. امیر حسین می گه می خوای بیایی غذاها و میوه هامون رو بخوری!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

امیر علی که با دوچرخه گلسا کاملا یاد گرفته بازی بکنه، حتی رکاب زدن رو، تصمیم دارم که براتون دیگه دوچرخه بخرم و سه چرخه هاتون رو یکی بدم به آیلین طلایی. یکی رو هم برداریم واسه نی نی جدید.

دو تا متکا میارید و مدل یه لب تاپ باز شده کنار هم قرار می دید، بعد دراز می کشید و با انگشتهاتون مدل تایپ کردن بازی می کنید. می پرسم چکار می کنید؟ جواب می دید داریم با کامپیتور (compietor) خان دایی مهدی کار اداره مون رو می کنیم.

از پارک بر می گردیم، از خیابون اصلی کنار اداره مامان رد می شیم، امیر حسین می گه مامان ببین اداره ات اینجاست. مامان قربون اون هوشت بره که همه خیابونها رو می شناسی و می دونی هرکدومشون کجا می رن.

امیر حسین میگه: داداش مثلا بیا دنبالم تا با هم بریم بازی بکنیم. امیر علی با سه چرخه میاد میگه: داداش امیر حسین میای بریم بازی کنیم. امیر حسین با تمسخر می گه: فعلا دارم غذا می خورم، کار دارم برو بعدا بیا!!!!!!!!!1آخ آخه این همه سیاست تو به کی رفته عزیزم که اینجوری داداشت رو سرکار می زاری.

30 شهریور تولد مامان بود. بابا واسه اولین بار یادش بود که تولدم رو اول صبح تبریک بگه. 4 روز دیگه هم تولد شماست. براتون رفتم کیک تولد باب اسفنجی سفارش دادم. به قناد می گم خواهشا دیگه امسال حواستون رو جمع بکنید به جای عدد 3 عدد 18 رو ننویسید. می خنده، فکر می کنم یادشه پارسال چه دسته گلی آب داده. من پارسال براتون کیک با مغز گردو و میوه کیلویی 5000 هزار تومان سفارش دادم، امسال شده 15000 تومان. و این ایعنی تورم در حال انفجار.

شبکه پویا کارتون حنا دختری در مزرعه رو پخش می کنه و مامان عاشق این کارتونه. وقتی میام توی اتاق می بینم که ای وای تمام وسایل داخل کمد رو بیرون ریختید، همه لباسها رو با کرمها و پمادها کثیف کردید و حسابی منو عصبانی می کنید. در یک اقدام فوری همه اسباب بازی ها رو جمع می کنم و مثلا میدم آقای آشغالی ببره واسه علیرضا و ستایش (بچه های همسایه) تا سه روز حسابی پکرید. بعد قول می دید که دیگه کار بد نکنید و براتون برشون می گردونم.

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

شبنم
3 مهر 92 1:25
سلام دوستان عزیزم این سایت تازه راه اندازی شده تا بتونید از عکس های فرزند عزیزتون با هزینه ای کم کلیپ داشته باشید هر سئوالی دارید در این بخش مطرح کنید در اولین فرصت پاسخ داده می شه http://babyclip.persianblog.ir/ همچنین طراحی تقویم سال 93 با عکس کودک دلبندتان انجام میشود ،از طرح های ما دیدن فرمائید بهترین هدیه برای عیدی دادن به اقوام نزدیک
مامان مهرزاد جان
4 مهر 92 8:35
به به چشمتون رو شن برای اون نی نی جدیده ان شاله خدا براتون نگهش داره ، پسرای شیطونتم خدا حفظشون کنه
مامان گلی
6 مهر 92 10:48
سلام مامانی. به به آقا پسرها شیطنتاشون چه باحاله.وای من از کثیف کاری بچه ها بیزارم.ولی خوب هر مادری تجربه اش رو داره.خصوصا ما که دوقلو داریم مامانی واقعا نی نی تو راه دارین؟واقعا حوصله بچه جدید رو داری.خوش بحالتون.من که دیگه برای هفت پشتم کافیهخبرشو بهم بدین