امير علي و امير حسينامير علي و امير حسين، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 6 روز سن داره
حسنا خانمحسنا خانم، تا این لحظه: 10 سال و 29 روز سن داره

نامه هايي براي ماندگاري

عروسي خاله مهرنوش

1389/1/14 11:09
نویسنده : مادر خانومي
784 بازدید
اشتراک گذاری

تعطيلات عيد كم كم گذشت و رسيديم به آخرش. روز 11 فروردين عروسي مامان مهرنوش بود. شب قبل از عروسي همه رفتيم خونه خاله مهوش. حنابندون نبود ولي همه اونجا جمع شديم. خيلي دوست داشتم منم برقصم ول بخاطر شما نمي تونستم. روز عروسي با خاله الهه رفتيم آرايشگاه ماهان و تريپ زديم. بعدش هم رفتيم عكاسي پرشين و چند تا عكس يادگاري گرفتيم كه براي هميشه موندگار باشه. وقتي رسيديم تالار همه اومده بودن. اونشب كمي رقصيدم ولي نه اونطور كه دلم بخواد. مامان جوني نمي ذاشت، شما دو تا مامان رو از همه چيز انداختيد. شب خيلي خوب بود.

روز سيزده بدر با آقا جون و عمو و عمه ها بيرون رفتيم. خيلي سردم بود. آقاجون تازه فهيمد كه شما دو تا هستيد، ذوق مي كرد. شب مامان جوني برامون دلمه آورد و گفت كه زمين خورده و كتفش در رفته.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)